دندان پزشکی جدید تهران

دندان پزشکی جدید تهران

دندان پزشکی جدید تهران, دندان پزشکی تهران, بزگترین کلینیک دندان پزشکی تهران, بیمارستان دندان پزشکی نوین جدید
دندان پزشکی جدید تهران

دندان پزشکی جدید تهران

دندان پزشکی جدید تهران, دندان پزشکی تهران, بزگترین کلینیک دندان پزشکی تهران, بیمارستان دندان پزشکی نوین جدید

کاشت دندان و جلوگیری از مشکلات وآسیب پس از جراحی

در قسمت عقبی فک بالا به علت تورم سینوس ها دچار کمبود استخوان هستیم دیگر محدودیت این قسمت این است که نیروی اکلوزال به طور یک نواخت پخش نمی شود

 ما مقاله طراحی کردیم ،هدف از این مقاله این است که بررسی کنیم در این نواحی کاشت ایمپلنت را به طور تلفیقی هم با زاویه و هم بدون زاویه انجام دهیم 

توضیحات بیشتر در ادامه مطلب

از دست دادن دندان در قسمت عقبی، باعث تغییرات آناتومیکی در فک می شود، این تغییرات مانعی برای بازگردانی دندان ها می شوند، در نتیجه جویدن، زیبایی و برقراری ارتباط آن فرد دچار مشکل می شود.

بر اساس دسته بندی بعضی محققین در قسمت عقبی فک بالا، بیشتر استخوان نوع ۳و ۴ داریم، نیروهای اکلوزال در قسمت دندان های آسیانسبت به دندان های جلویی بیشتر است.

علاوه بر این بخاطر تورم سینوس ها و تحلیل استخوان در این قسمت، دچار کمبود استخوان هستیم، این موضوع باعث می شود نسبت تاج به ایمپلنت در قسمت عقبی فک بالا مطلوب نباشد، چرا که فک بالا نسبت به فک پایین تراکم کمتری دارد.

برای جلوگیری از مشکلات آناتومیکی و فیزیولوژیکی که بخاطر از دست رفتن دندان ها بوجود می آیند، چندین راه وجود دارد:

پروتز ثابت برپایه ایمپلنت ۲) لیفت سینوس ۳) پیوند استخوان ۴) جراحی فک ۵) ایمپلنت های کوتاه ۶) ایمپلنت زیگوماتیک ۷) ایمپلنت زاویه دار

بعضی معتقدند معتقدند چنانچه ایمپلنت، زاویه دار کاشته شود، محکم تر به قسمت بیرونی استخوان متصل می شود، تئوری موجود در پس این دیدگاه این است که نیروهای اکلوزال یکنواخت تر پخش می شوند و نیروی اعمالی به ایمپلنت اصلا خطرناک نیست.

اگرچه این نوع درمان به عنوان روش معتبر پذیرفته شده است اما شواهد کافی برای موفقیت در ناحیه عقبی فک همچنان کافی نیست.

به همین خاطر هدف این مقاله بررسی تلفیقی ایمپلنت های کاشته شده به صورت عمود و زاویه دار در قسمت عقبی فک بالا می باشد.برای انجام این پژوهش یک تحقیق دوساله در یک مرکز درمانی انجام شده که در آن بیمارانی با این شرایط شرکت می کردند.

۱) دارای ۱۸ سال سن یا بیشتر ۲) حداقل ۲۳ سال سن داشتند و دندان هایی در ناحیه عقبی فک بالا داشتند. ۳) میزان استخوان آن ها در قسمت پایینی سینوس کمتر از ۸ میلی متر بود پس یا باید پیوند استخوان انجام می دادند یا از ایمپلنت زاویه دار استفاده می کردند.

۴) بیمارانی که مشکلی با فرآیند جراحی نداشتند

برای همه بیماران ایمپلنت های زاویه دار قرار داده شد، ایمپلنت های زاویه دار طبق تعریف، بدین معناست که زاویه ای بیشتر از ۱۵ درجه نسبت به سطح اکلوزال دارد.

پس از بی حسی موضعی و انجام برش و دریل کردن فرآیند کاشت شروع می شود. ابتدا ایمپلنت زاویه دار با توجه به آناتومی دیواره ی سینوس با زاویه ۲۰ درجه نسبت به سطح اکلوزال کاشته شد. درادامه ایمپلنت صاف کاشته شد، فرآیند بهبود به طور کامل بررسی شد تا هیچ گونه عفونتی وجود نداشته باشد.

۳ ماه بعد از جراحی اباتمنت ها نصب شدند و ۶ ماه بعد پروتز های ثابت روی ایمپلنت ها قرار گرفتند.

اباتمنت های صاف به ایمپلنت های صاف منتقل شدند، در حالی که برای ایمپلنت های زاویه دار، اباتمنت های ۱۷ درجه یا ۳۰ درجه استفاده شدند.

موفقیت ایمپلنت تا دوسال پس از کاشت نهایی آن بررسی شد، معیارهای ارزیابی موفقیت بدین صورت بودند. پایداری ایمپلنت، عدم وجود عفونت، عدم درد، کاهش حاشیه لثه کمتر از دو میلیمتر.

این پژوهش متشکل از ۲۱ بیمار بود که ۷۰ ایمپلنت برای آن ها استفاده شد، هیچ کدام از ایمپلنت ها در بازه زمانی ۲ ساله با شکست مواجه نشدند.

همه این بیماران پروتز ثابتی در قسمت عقبی فک بالا داشتند، که بر پایه ایمپلنت های صاف و زاویه دار بودند، میانگین سن بیماران ۶۰ سال بود، از بین این ۷۰ ایمپلنت، ۳۷ ایمپلنت به صورت عمود و ۳۳ ایمپلنت به صورت زاویه دار بودند.

پس از دوسال بررسی، نتایج حاکی از آن بود که ایمپلنت های زاویه دار، تاثیری بر روی میزان موفقیت و تحلیل مرزی استخوان ندارد.

علاوه بر این پژوهشی دیگر میزان موفقیت پروتزی را که با ایمپلنت های زاویه دار و صاف حمایت شده بود را ۱۰۰ درصد گزارش کرد و آن را جایگزین مناسبی برای پیوند سینوس دانستند.

بدون شک ناهمگونی مطالعات مختلف مقایسه را سخت می کند.

به عنوان مثال متغیرهای مختلف در پژوهش با دیگر مطالعات فرق دارد. به عنوان مثال متغیرهای مختلف در پژوهش با دیگر مطالعات فرق دارد که این خود یک ناهمگونی است.

ما در ابتدای پژوهش کارمان را با دو فرضیه شروع کردیم، اول اینکه میزان موفقیت ایمپلنت و تحلیل مرزی استخوان تحت تاثیر زاویه ایمپلنت نسبت به سطح اکلوزال نیست. و دوم اینکه تحلیل مرزی استخوان به بیمار و نوع جراحی وابسته نیست.

اما بعد از مشاهده نتایج باید فرضیه دوم را صراحتا رد کنیم، چرا که موقعیت ایمپلنت کاشته شده در میزان تحلیل استخوان موثر می باشد. تحلیل مرزی استخوان در دندان های آسیای کوچک بیشتر از آسیای بزرگ است.

پس برای چنین درمان هایی باید خط لبخند، نوع لثه، ارتفاع بافت نرم، زاویه ایمپلنت و ارتفاع اباتمنت کج را هم در نظر گرفت.

تحلیل مرزی استخوان هنگامی که ایمپلنت های زاویه دار در ناحیه دندان های آسیای کوچک هستند افزایش می یابد چرا که باید اباتمنت بلندتری استفاده شود.

علاوه بر این، شکل، ارتفاع و عرض قسمت مرزی استخوان یا لثه هم در قرار گیری ایمپلنت تاثیر گذار است.

دانشمندان میزان استخوان در دسترس را به ۴ دسته تقسیم کردند:

۱)فراوان ۲) کافی ۳) در معرض خطر ۴) کم

استخوان فراوان نیاز به پیوند ندارد، عرض آن بیشتر از ۵ میلیمتر، و ارتفاع آن بین ۱۰ تا ۱۳ میلیمتر و طول آن ۷ میلیمتر است.

استخوان کافی بین ۲٫۵ تا ۵ میلیمتر عرض دارد، ۱۰ تا ۱۳ میلیمتر ارتفاع وبیش از ۱۲ میلیمتر طول دارد، این نوع استخوان ها بسته به طبیعت و میزان کمبود، می توانند پیوند زده شوند.

استخوان در معرض خطر، حتما باید بسته به نیاز تحت پیوند بافت و استخوان قرار بگیرد. استخوان کم هم نیازمند پیوند از مکان هایی جز دهان دارد، و به طور کلی قابلیت کاشت ایمپلنت را ندارد، این دسته بندی نتایج مارا تکمیل می کند.

در نهایت، ساییدگی پروتز موقت در حین فرآیند ادغام باعث افزایش تحلیل مرزی بیشتر استخوان نسبت به آن هایی که ساییدگی پروتز موقت ندارند می شود.

اما درمورد ساییدگی پروتز موقت اطلاعات کافی وجود ندارد، و نیازمند مطالعات بیشتری است.

به طور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که درمان، با ایمپلنت های زاویه دار و صاف در قسمت عقبی فک بالا، روشی معتبر است.

علاوه بر میزان موفقیت بالای آن ها، مزایایی نسبت به روش های درمان دارد، ایمپلنت های زاویه دار از بعضی جراحی ها مثل پیوند استخوان، لیفت سینوس، و استفاده از ایمپلنت زیگوماتیک جلوگیری می کند.همچنین این ایمپلنت ها از اختلال عصب های فک ، آسیب دیدگی شریان های سینوس جلوگیری می کند و عوارض جانبی را کمتر می کند. از دست رفتن ایمپلنت های زاویه دار، با ایمپلنت زیگوماتیک و صاف قابل درمان است و فقط نیاز به اصلاح پروتز دارد.

از مزایای دیگر آن توزیع بهتر فشارهای اکلوزال، کاهش هزینه ها، کاهش زمان درمان و کاهش نرخ مرگ و میر است. چراکه دیگر نیاز به پیوند استخوان نیست، اگر میزان موفقیت آن از ایمپلنت های صاف کمتر بود، این مزایا بی فایده بودند در صورتی که این طور نبود.

طبق یافته های ما، ایمپلنت های کج برای حمایت از پروتزهای ثابت در بازه زمانی کوتاه یا متوسط بسیار مناسب هستند. اینکه نتایج تا چه حد برای بیماران مفید باشد بستگی به پارامترهای مدل سازی دارد، از نظر ما بهترین بیماری که برای آن می توان از ایمپلنت های زاویه دار استفاده کرد بیماری است که با استخوان نوع ۲ و لبه ی مرزی نوع B، فاقد پروتز در دندان مخالف فک پایین می باشد.

شرایط ایده آل دیگر عبارتند از:

عدم استفاده از ایمپلنت های مخروطی، استفاده از ایمپلنت های زاویه داردر دندان های آسیایی بزرگ به جای آسیای کوچک و عدم استفاده از پروتز موقت در حین فرآیند ادغام ایمپلنت و استخوان.

پس این پژوهش به طور کلی ۳ نتیجه داشت:

۱) اگر نیاز به بررسی های طولانی با ابعاد بزرگ تر هستیم اما استفاده همزمان از ایمپلنت کج و صاف برای حمایت از پروتز، درمان امن و موثری در قسمت عقبی فک بالاست.

۲) با ترکیب این ایمپلنت نه میزان موفقیت کم می شود و نه تاثیری بر تحلیل استخوان مرزی دارد.

۳) میزان تحلیل استخوان مرزی بستگی به موقعیت کاشت ایمپلنت کج دارد، چنانچه در موقعیت آسیای کوچک باشد، میزان تحلیل بیشتر است.